تحقیق عدل الهى در فرهنگهای لغت عربی برای عدل معانی یا کاربردهایی ذکر شده است که مهمترین آنها عبارتند از تعادل و تناسب، تساوی و برابری، اعتدال یا رعایت حد وسط در امور، استوار و استقامت ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ میتوان گفت جامع معانی یا کاربردهای یاد شده این است که هر چیزی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد به گونهای که سهم مناسب و شایسته خود را از هستی و کمالات آن دریافت کند |
![]() |
دسته بندی | فقه و علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
در کاربردهای لغوی واژه حکمت، استواری و منع از نقص و خلل و تباهی ماخوذ و مقصود است. چنان که لجام اسب را «حکمه» گویند، زیرا اسب را از سرکشی و حرکتهای ناموزون باز میدارد، شارع را بدان جهت مولی و حاکم گویند که مکلف را از انجام کارهای ناروا باز میدارد. قاضی را بدان جهت حاکم گویند که از ضایع شدن حق افراد و تعدی به حقوق دیگران جلوگیری میکند. تصدیق علمی را از آن رو حکم نامیدهاند که شک و تردید ذهن را برطرف میسازد. هرگاه چیزی از استواری و استحکام برخوردار باشد، از اختلال مصون خواهد بود.
بنابراین، کلمه حکمت ملازم با خللناپذیری، استواری و استحکام است، خواه مربوط به علم باشد و خواه مربوط به عمل.
عدل الهی از دیدگاه حکمای اسلامی
عدل الهی از نظر حکیمان مسلمان آن است که خداوند در افاضه وجود و کمال به موجودات، قابلیّت و لیاقت آنها را نادیده نیانگاشته است. تناسب و موزونیّت از ویژگیهای نظام آفرینش است. در این نظام، توازن و تناسب پدیدهها در نظر آمده است. عدل به معنای برابری نیست. میان پدیدههای جهان بر اساس حکمت الهی تفاوتهایی وجود دارد که از برابری حکایت نمیکنند؛ امّا عادلانهاند.